تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران باعث شکست توطئه های آمریکا علیه ایران شد و به نوعی توطئه آمریکا را از ایران دور کرد البته آمریکا همچنان به دنبال طراحی و اجرای توطئه های جدید در ایران است اما ملت ایران همچون گذشته تمام برنامه های آن ها را خنثی و نقش بر آب خواهد کرد.
 
13 آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران همواره روز تقابل حق و باطل بوده است. دقیقا به همین دلیل یک سال پس از شهادت دانش آموزان در دانشگاه و درست در سال روز 13 آبان 58 ایران اسلامی شاهد جلوه دیگری از این رویارویی میان جبهه حق علیه باطل بود. در این روز به یک باره به حیات سیاسی مملو از خباثت امریکا و عمل کرد سازمان جهنمی سیا در ایران خاتمه داده شد و مزدورانی که پس از پیروزی انقلاب دائماً به فتنه انگیزی و ماجراجویی علیه نهضت اسلامی ایران مشغول بودند به گروگان گرفته شدند و لانه پر از فساد و جاسوسی آنان که به اشتباه (سفارت) لقب گرفته بود،  تعطیل گردید.

اشغال لانه جاسوسی امریکا در تهران و گروگان گیری جاسوسان دیپلمات نمای کاخ سفید، تنها یک حادثه سیاسی در حد تعطیل شدن سفارتخانه یک کشور در کشور دیگر نبوده و بلکه آغاز تحول عمیقی بود که در خاورمیانه و در سطح جهان در جهت عریان ساختن ماهیت پنهان شده زمامداران واشنگتن و گردانندگان سیاست خارجی امریکا به وقوع پیوسته بود.
 

 
سیزده آبان از خاطره انگیزترین روزهای انقلاب شکوهمند اسلامی است، شاید تاریخ معاصر ما روزی بدین اهمیت و بزرگی کمتر به یاد داشته باشید، از همین رو خبرنگار ما با سعدالله زارعی، تحلیلگر مسائل بین الملل در خصوص 13 آبان گفتگویی را انجام داده است.
 

تسخیر لانه جاسوسی، انقلابی بالاتر از انقلاب اول

راسخون:چرا از تسخیر لانه جاسوسی در 13آبان 1358 به عنوان انقلاب دوم یاد می شود؟
مبارزات مردم ایران در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دو وجه داشت. یک وجه آن مبارزه با نظام فاسد شاهنشاهی و یک وجه دیگر آن مبارزه با دخالت های خارجی در امور ایران بود. وجه اول در بهمن سال 1357 به نتیجه رسید و نظام فاسد شاهنشاهی سرنگون و نظام مقدس جمهورس اسلامی ایران تاسیس شد؛ وجه دوم مبارزات مردم ایران که مقابله با نفوذ و دخالت های آمریکا در امور داخلی بود به نوعی با بسته شدن سفارتخانه آمریکا در ایران ارتباط پیدا می کند.
 

استمرار دخالت آمریکا در امور داخلی بعد از پیروزی انقلاب

دلیل آن هم این است که مداخلات سفارت آمریکا در امور ایران با وجود پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا کرد و به شکل وقیحانه ای در قالب تنظیم و برنامه ریزی اقداماتی نظیر کودتا، حمله نظامی تجهیز گروهک ها و راه اندازی گروه های فتنه گر و ارتباط با برخی نخبگان ایران با هدف براندازی و همین طور سنگ اندازی در مسیر ایران در حوزه روابط خارجی دنبال می شد و نماد برجسته آن هم این بود که با وجود اینکه ملت ایران محمد رضا پهلوی را از قدرت خلع کرده بود اما آمریکا آن را مورد حمایت خود نگهداشته و ذیل عنوان های دروغین مثل همکاری های بشر دوستانه در صدد بازسازی نظام شاهنشاهی در ایران بود کما اینکه کودتاهایی که امریکایی ها در ایران با محوریت سلطنت طلبانی نظیر ژنرال اویسی دنبال می کردند نشان دهنده ای این بود که امریکا دنبال بازسازی رژیم سلطنی در ایران است.
 

 

قطع رگ های ارتباط آمریکا در ایران با تسخیر لانه جاسوسی

وقتی سفارت آمریکا در تهران به تسخیر مردم ایران درآمد در واقع رگ های این ارتباط که به صورت سیستماتیک از طریق سفارت طراحی و اجرا می شد ازهم گسست و آمریکا به بیرون از چارچوب های مورد نظر رفت  و آمریکایی ها دیگر نمی توانستند از فرصت سفارت برای هماهنگ سازی استفاده کنند و عملا این مسئله بر کاهش تاثیر گذاری امریکا بر امورات ایران اثر گذاشت.
 
عملا ارتباط آمریکایی ها با داخل ایران قطع و این ارتباط سیستماتیک امریکایی ها از بین رفت و از آن لحظه به عنوان دشمن تلقی شدند. یعنی اگر قبل از این به دلیل باز بودن سفارت، روابط ایران و آمریکا در یک چارچوب پذیرفته شده حقوقی قرار داشت و آنها می توانستند از مزایایی این موقعیت حقوقی بهره مند شوند با تسخیر سفارت امریکا این امکان از آنها گرفته شد و  ملت ایران جبهه مستحکمی در مقابل امریکا پیدا کرد. به همین دلیل هم حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی از تسخیر لانه جاسوسی به عنوان انقلاب دوم و حتی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نام بردند.
 
دلیل بزرگتر بودن این حرکت از انقلاب اسلامی هم این بود که ما در انقلاب بهمن سال 1357در واقع یک نظام داخلی و حداکثر منطقه ای را واژگون کردیم اما در 13آبان 1358 یک نظامی جهانی و یک قدرت جهانی را از ایران دور کردیم؛ به همین دلیل این مبارزه ابعاد بزرگتری از مبارزه با رژیم شاهنشاهی در ایران داشت.
 

تسخیر لانه جاسوسی نماد باورها و اعتقادات ملت ایران بود

راسخون:از نظر شما آیا تسخیر سفارت آمریکا در سال 1358 یک حرکت هدفمند بود و یا یک حرکت هیجانی؟
در واقع تسخیر لانه جاسوسی در 13آبان 1358 نماد باورها و اعتقاداتی بود که ملت ایران نسبت به آمریکا پیدا کرده بود. احساس و یا برداشت و یا اعتقادات در بستر زمان شکل گرفته بود یعنی ملت ایران آمریکا را لمس و تجربه کرده و به تعبیری زندگی کرده بود  و عمیقا آمریکا و جنس رفتار های امریکا را می شناخت.
 

 

مهمترین دستاورد تسخیر لانه جاسوسی قطع دست انگلیس و آمریکا از ایران

راسخون: بفرمائید تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران چه دستاوردهایی برای کشور داشت و چه مسائلی را برای ملت و مسئولین مشخص کرد؟
مداخله آمریکا در امور ایران به تعبیری از سال 1324 و به تعبیر دیگری از 1332 شروع شده بود. آنهایی که به سال 1324 اشاره می کنند در واقع به زمانی اشاره می کنند که امریکایی ها به عنوان ابرقدرت در دنیا مطرح شدند و مداخلات آنها در چارچوب نظام دوقطبی شروع شد که در آن مقطع ایران یکی از کشورهای اقماری آمریکا به حساب می آمد.
 
کسانی هم آدرس به سال 1332 می دهند در واقع اشاره می کنند به زمانی که انگلیسی ها در ایران جای خود را به امریکایی ها دادند یعنی در عمل ارتباطات انگلیس با ایران ضعیف شد و آمریکا جایگزین انگلیس در مسائل مختلف با ایران شد. حال چه از سال 1324 و چه از سال 1332 ، مداخلات آمریکایی ها در امور ایران آغاز شد و این مداخلات سبب شد که ایران در دوره حداقل 25ساله؛ از سال 1332 تا سال 157؛ دچار عقب افتادگی شود و از کشوری که در سطح دنیا به عنوان یک کشور دارای اقتصاد مستقل شناخته می شد به عنوان یک کشور وابسته تبدیل شود. کشاورزی ایران نابود شد، صنعت ایران پا نگرفت و یک صنعت مونتاژ ضعیف وابسته برای ایران باقی ماند.
 

تلاش آمریکا بر شکست انقلاب اسلامی

بعد به مقطع انقلاب اسلامی می رسیم در این برهه از تاریخ، امریکایی ها تمام تلاش خود را برای اینکه انقلاب در ایران به پیروزی نرسد به کار گرفتند. اگر مذاکرات کنفرانس گوادلوپ در آبان سال 1357 را ملاحظه کنیم  می بینیم در آنجا محور فعالیت آمریکایی ها که شوروی ها هم حضور داشتند این بود که چه کار کنیم که انقلاب اسلامی پیروز نشود. در آن مذاکرات بحث شد که در ایران جایی را به عنوان تبعیدگاه تبدیل کنند که منظور آن ها جزیره کیش بود و تمام مخالفان رژیم پهلوی به آنجا بروند. آنها گمان می کردند که با گرفتن سران ملت و تبعید به این مکان، می توانند ایران را مهار کنند.
 
آمریکایی ها در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی یعنی دی ماه سال 1357ژنرال هایزر که در آن زمان نفر دوم ناتو و فرمانده یگان های هوایی ناتو محسوب می شد را با ماموریت ویژه به ایران فرستاد. بزرگترین ماموریت هایزن این بود که به کمک برخی از سران کشور در ایران کودتایی را اجرایی کنند.
 
 
 
 در اسنادی که از هایزن و مذاکره با ارتش جا مانده و همین طور از خاطراتی که آقای قره باغی نوشته است قرار بود هایزن در ایران کودتایی انجام دهد و گفته بود که اگر 10هزار نفر از مردم تهران در این کودتا کشته شوند این اتفاق قابل قبولی است. برای مهار ایران و جستن از یک انقلاب مذهبی، کشته شدن ده هزار نفر امری پذیرفته شده است.
 

دشمنی آمریکا با ایران همچنان هم ادامه دارد

اما بعدها با پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا توطئه های خود را به نوع های دیگر ادامه داد. طراحی کودتا با استفاده از بقایا و شخصیت های رژیم نظامی شاه مانند ژنرال غلامعلی اویسی ادامه پیدا کرد و کودتاهایی را هم شکل دادند. تجهیز گروه های ضد انقلاب، ارتباط گرفتن با مخالفین جمهوری اسلامی، تلاش برای رسوخ در ساختار و سیستم جمهوری اسلامی استمرار پیدا کرد که اسناد این موضوعات توسط دانشجویان بعد از تسخیر لانه جاسوسی منتشر شد. تا روز 13آبان 1357مشخص شد که آمریکا اساسا جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت نمی شناسد اگرچه به صورت ظاهری خود را متعهد به نظام جدید معرفی می کند اما در عملا با توجه به ارتباط گیری گسترده با مخالفان نظام، نشان داد که واقعا جمهوری اسلامی را نپذیرفته است.
 

ایستادگی ایران در برابر انواع توطئه های آمریکا

در اینجا ملت ایران بر اساس تجربه طولانی و تاریخی رگ های ارتباط امریکا با ایران را قطع کردند تا بتواند در شرایط ایمن تری قرار بگیرد. البته بعد از تسخیر لانه جاسوسی دخالت های امریکا گرچه مانند گذشته با یارگیری از داخل نمی توانست صورت بگیرد اما به شکل هایی استمرار پیدا کرد و تا به امروز هم این دشمنی ها ادامه دارد اما تفاوت آن در این است که قبلا امید داشتند که با طراحی توطئه علیه ایران به نتیجه برسند ولی با قطع ارتباط و تسخیر لانه جاسوسی این مسئله به شدت کاهش یافت و شانس موفقیت های آمریکا کم شد و به مرور جمهوری اسلامی به نظام مستحکم غیر قابل نفوذ تبدیل شد و توانست در برابر انواع توطئه های امریکا بایستد  و پیشرفت های بزرگی هم دست پیداکند.
 

ارزش های مادی عامل انتقاد تسخیرکنندگان است

راسخون: چرا برخی از افرادی که در تسخیر لانه جاسوسی به نوعی حضور داشتند بعدها جزء منتقدین این حرکت شدند؟
در واقع انسان ها برای هر کاری اقداماتی انجام می دهند گاهی این اقدامات به صورت آگاهانه و مبتنی بر ارزش ها و اصول خاصی پایدار است بر همین اساس جزر و مد حوادث تاثیری بر فهم، اراده و عمل برجای نمی گذارد اما گاهی هم انسان عمل خود را نه بر مبنای اصول اعتقادی بلکه بر اساس یکسری ارزش های سیاسی بنا می کند که  آن ارزش های سیاسی ممکن است در طول زمان دستخوش تغییرات شوند. اگر ما برای بدست آوردن یک پست وارد میدان شویم ممکن است تلاش های بسیاری هم داشته باشیم اما وقتی مشخص شود ما قادر نیستیم آن پست را بدست بیاوریم طبیعتا در انگیزه و ادامه حرکت تاثیر منفی خواهد داشت.
 

 

انتقاد از تسخیر لانه جاسوسی برای جلب حمایت غرب و امریکا

به نظر بنده آن هایی که بعدها از تسخیر لانه جاسوسی اظهار پشیمانی کردند، البته نقش اساسی هم در تسخیر لانه جاسوسی نداشتند و بدون آن ها هم لانه جاسوسی تسخیر می شد و این حرکت به نتیجه می رسید کمااینکه بدون آنها این حرکت ادامه پیدا کرده است، این افراد بر اساس یک سری ارزش های سیاسی مبتنی بر کسب قدرت در این جریان مواج مخالفت مردم ایران با امریکا قرار گرفتند و سعی کردن از این موج به نفع خودشان استفاده نمایند اما زمانی که به این نتیجه رسیدند قدرت آن ها وابسته به حمایت خارجی ها از آن ها می باشد حمایت خارجی یعنی حمایت غرب و امریکا؛ لذا کسانی که بعدها به عنوان تصمیم ساز در کشور معرفی شدند بر روی این سابقه خط کشیدند و گفتن ما نبودیم و تجدید نظر کردیم.
 
تجدید نظر طلبان با هدف جلب حمایت خارجی ها اساس تسخیر لانه جاسوسی را زیر سوال بردند. این افراد نقش اساسی در تسخیر لانه جاسوسی نداشتند و دلیل بزرگ آن هم این است که آن نهضت مقابله با امریکا که یکی از نمادهای آن 13آبان است با وجود کناره گیری این افراد و اظهار پشیمانی آنها استمرار پیدا کرد و تا به امروز هم هست
 
 امروز نهضت حمایت و دفاع از اقدام 13آبان هنوز پابرجاست و هنوز هم ملت ایران پشیمان نیستند از کاری که در آن تاریخ انجام دادند.